بغض چشمات - رضا صادقی
عشق تازه حرف تازه
من و تو و شب که درازه
هیچکی مثل ما نفهمید
تودل این شب یه رازه
من یه نیمه از تو بودم
تو یه نیمه از خود من
بین ما فاصله افتاد
دل من و تو رو شکستن
بغض نکن که بغض چشمات
شعله می اندازه به جونم
با خیالت گر می گیره
بند بند استخوونم
اسم رمز شب ستاره ست
بودنامون تا دوباره ست
شبا که دلتنگ جنونیم
ستاره بازیمون بهانه است
ما برای عاشقیمون
یه زبون تازه داریم
میریم اما تویه ساعت
چشمامونو هم می ذاریم
تو رو دارم و ندارم
بودنی به رنگ یک خواب
دلخوشم حتی به رویا
غنچه نجیب مهتاب
از تو لبریزم و بی تاب
خالی از حتی خود من
هرجا هستی هرجا میری
عاشقانه ها باهاتن
تو زیر سایه ی عشقی
خیره خیره تا خود شوق
بی تفاوت به نگاه
دشمن عاشق بی ذوق
جمعه 20 خرداد 1390 - 9:41:33 PM